آرداآردا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

آلبوم عکس و خاطرات آردا

پاییز

1392/9/25 2:10
نویسنده : مامان بهارک
4,482 بازدید
اشتراک گذاری

هیچی دیگه!

آردا پسر همش در حال خرابکاریه و به تمام ارتفاعاتی که قبلا دستش نمیرسید الان صندلی میاره و میره روش تا دستش برسه. از طبقات یخچال بالا میره، آیفون خونه رو کلا کنده گذاشته زمین، در فر آجاق گاز رو باز میکنه میره بالا و آشپزی میکنه، گاهی هویج از یخچال برمیداره و یه چیزی میذاره زیرپاش و هویج رو میذاره تو مایکرویو و دکمه هاش رو میزنه و منتظر میشه پخته بشه!!! همه کشوهایی که قبلا نمیتونست باز کنه الان باز میکنه و در طول اکثر کارها داره می شمره: یه... دو..... سه....چار....پـــــــن... سیس....

روزی یکبار شیشه اسپند و وسیله مربوط (که نمیدونم اسمش چیه) رو میاره و به مامان دستور میده اسپند دود کنه و تازه دور سرش بچرخونه، اون هم فقط وسط هال باشه مقبوله!

موقعی که مامان داره حاضر میشه جایی بره لوازم بزک رو میاره و یکی یکی نشون میده که چی رو باید به کجا بزنه و هی میگه "رژ" بزن! هر وقت هم بیکار شد یه دونه انار میاره و میخونه " انار دونه دونه" و میخواد بخوره

خلاصه که همه این عوامل باعث شدن مامان نتونه هیــــچ عکسی شکار کنه، آخه همشون خطرناکند!

کاش میشد از حرف زدنها و کلمات شیرین و "مرسی" و "نوش جان " گفتن آردا هم عکس گرفت

یه چیز دیگه! حدود 10 روزه که آردا تو خونه پوشک نمیبنده و بیرون هم برای احتیاط پوشک میبندیدم. الان هم جیش و هم پی پی (گلاب به روتون) میگه و کم کم قراره برای همیشه با پوشک خداحافظی کنه.

 

یه عکس داغ داغ مال چند ساعت پیش

این هم عکسهای پاییزۀ آردا

کلی عکس خوشگل دیگه هم هست

ما سه تا

محرم

کاش میفهمیدم اینجا چه خبرهخمیازه

من که استارت زدم ماشین رو روشن کردم، دنده رو هم بلدم اینور و اونور کنم، پس چرا نمیره این ماشین؟

آب بازی تو رستوران

موش موشک

چه کیفی میکنم من با خرسی و نیلیا

شکموزبان

باز هم شکموی مست از خوردن شکلات

قرار نی نی سایتی تو کافه خلاقیت آردا وسط، سمت راست آنیسا، بعد پارسا، عرفان،  نگار (سمت چپ آردا

آردا و پارسا

فشن 2014

این هم کلکسیون جدید با جوراب مامان بزرگ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان امیرمهدی
25 آذر 92 2:02
مامان الیار
25 آذر 92 2:27
الهه
26 آذر 92 3:24
ای وای! عزیزم عسلم! چه آتیشا میسوزونی شیطون بلا! فشنت من رو کشت یعنی! البته خداییش با فشن های روز اروپا خیلی هم فرقی نداره! موی کوتاه چه بهت میاد عزیزم! مبارکه عکسهای پاییزی خیلی زییا هستند عکس مست از خوردن شکلات هم یعنی طوفانه! همه عکسها و توضیحات مثل همیشه عالی دست مامان گلت درد نکنه بزرگ شدی خیلی قدرش رو بدونی ها خاله جان مامان بهارک خیلی نگران شدم ها، تند تند تر بنویسید
مامان بهارک
پاسخ
ممنون الهه جان مثل همیشه لطف دارید به ما سرمون خیلی شلوغ بود، چند بار مهمون شهرستان داشتم و یه مدت هم درگیر مریضی بابام بودم که بایپس شده بود. خدا رو شکر الان اوضاع آرومه اما بدتر از همه خود آرداست که اصلا یه جا بند نمیشه، وقتی هم که خوابه باید ریخت و پاشهاش رو جمع کنم و بشور بساب کنم و حتی اون موقع هم وقت استراحت ندارم
ماهدخت
27 آذر 92 0:02
بهارک جون هزار ماشالاه به این پسر باهوشمون وای نمیدونی برای عکسایی که تو تاپیک مریض شدن آردا گذاشتی گریه کردم خدا برای هیچ بچه ای نخواد
مامان بهارک
پاسخ
مرسی عزیزم
مامان محمدحسین
29 آذر 92 18:46
دو قدم مانده به رقصیدن برف یک نفس مانده به سرما و به یخ چشم در چشم زمستانی دگر تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان یک سبد عاطفه دارم همه تقدیم شما یلدات مبارک گلم
جمع نیک اندیشان
30 آذر 92 9:12
خدا نگهشداره براتون و شما رو برای اون
ناشناس
3 دی 92 18:47
سلام پسرتون خیلی خوش تیپ و خوش عکس هستن خدا حفظشون کنه .دست شما هم درد نکنه که انقدر برای پسر گلتون وقت میزارید . اسم پسر من کیان هستش کمی از آردا بزرگ تره و تمام این شیطونی هایی که میگی و خودمم دیدم و برام طی شده.
الهه
4 دی 92 0:04
ای داد خدا بد نده زنگتون میزنم برای احوالپرسی انشالله بلا دور باشه و پدر کاملا خوب شده باشند میگما پس اینطور که به نظر میاد حالا حالاها نباید به خودم وعده بدم ریخت و پاش آدرینا کمتر بشه،نه؟
سعیده ، مامان هومان
11 دی 92 17:41
ای جانم ، سیس گفتنت تو حلقم/ اسفند دود کردن و آرایش کردنتو قربون/ عکس فشنت که اوف ... خدااااااااااست
مامان هانا
16 دی 92 3:08
سلام بهارک جون نمیدونم چرا هرچی نظر میذارم ثبت نمیشه آردا که مریض بود خیلی ناراحت شدم عزیزم،ایشالله هنیشه سلامت باشه. پسمل منم آلرژی و ریفلاکس داره خدا کنه زودتر خوب شه خیلی سخته امیدوارم اینبار ثبت بشه آردای ماهت و ببوس عکسای پاییزت محشرن
سمانه (مامان آرشام)
22 دی 92 15:33
عزیز دل خاله چه ناز شدی با اون مدل موی قشنگ دست مامان جون درد نکنه قربونت چشمای شیطونت برم که شیطنت ازش میباره و آدم میخواد بخورتت. ان شااالله زیر سایه مامان و بابای مهربونت همیشه شاد و سلامت باشی عزیز دلم دوستت دارم خاله
مامان محمدحسین
23 دی 92 8:44
سلام عزیزم.. منتظر عکسای زمستونت هستیم...
بهاره مامان ونداد
1 بهمن 92 1:53
سلام عزیزم کلی به این فشن 2014 خندیدم خدایی عجب تیپی بود مخصوصا کلکسیون اخر البته ما از این کلکسیون اخر نمونه های بیشتری داریم اگه دوست داشتی به وب ما هم بیا از اشنایی باهاتون خوشحال میشیم