آرداآردا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

آلبوم عکس و خاطرات آردا

اقامت یک ماهه در چالدران

1394/5/1 3:38
نویسنده : مامان بهارک
2,118 بازدید
اشتراک گذاری

تیرماه داغ امسال رو تو ییلاق خودمون سرکردیم خندونک یعنی تو خانه پدری بابا در چالدران

آردا فقط تو 3-4 روز اول تمام سوراخ سنبه های خونه مامان بزرگ رو کشف و البته ویران کرد! البته خوب هر شب که داداش (پدربزرگ) آثار کارهای آردا رو میدید یا گزارش اونها رو میشنید میگفت رحیم بدتر بوده و دل امتی رو شاد و ذهن مامانی خسته رو آروم میکرد.

حیاط بزرگ خونه، پسر عمو، دختر عمو و بچه های همسایه همگی موقعیتهای خوبی برای تجربه های هیجان انگیز ایجاد کردند تا آردا از لحظه لحظه حضور در اینجا لذت ببره.

الان آردا به لهجه عجیب و غریبی حرف میزنه که ترکیبی از ارومیه ای و نقده ای و چالدرانی هست ، ولی با همون لهجه خنده دارش هنوز با حرفهای قلمبه خودش میتونه ما رو شگفت زده بکنه. از تشکرهای بسیار رسمی گرفته تا قربون صدقه رفتنهای عامیانه بگذریم، وقتی تعریف آشناها رو از رفتار عاقلانه و مبادی آدابش رو در زمان عدم حضور خودم میشنوم خستگی این چند سال از تنم در میره، به آردا میگم مرسی که رو سفیدم کردی.

الان دارم میفهمم درسته که آردا شیطونه ولی شکر خدا داره مودب میشه !

 

 

 

در ارتفاعات هیپنوتیزم

کشف اتفاقی بازی قدیمی بابا ! یه روز آردا به جیب پر از حلزون اومد خونه مثل 30 سال قبل باباش

فعالیتهای فرهنگی با بردیا راضی

و با بروبکس محله

حاله بازی با حلیا

در پارک

 

بدون شرح!!!

 

این ائلمان کوچولوی 10 روزه، پسر عمه اعظم هست که 2 تیر بدنیا اومد

این هم دختر عموی خوشگل ما حلیا جون

 

 

پسندها (4)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)