آرداآردا12 سالگیت مبارک

آلبوم عکس و خاطرات آردا

آردا دو رقمی شد

چند تا عکس از ماه دهم زندگی آردا   عکسهای شیطونیهای آردا رو هم ببینید! لذتی که در خوردن پوست موز هست، به هیچ وجه در خود موز نیست... عمرا اگه بدونید! این هم از استخر توپ خانگی... برای تکمیل شدن شهر بازی مون! و این هم حرکت آکروباتیک آردا خان آردا بعد از صخره نوردی وقتی کار به جاهای باریک میکشه.... آردا و جوجوهای خاله نسیم: سدنا- آردا- طاها آردا.......... قاشق نو مبارک! ...
7 اسفند 1391

چند قدم کوچولو

آردا درست 9 ماه و 15 روزه بود که تونست 6 قدم راه بره و در عرض 2-3 روز به 8 قدم رسوند. ولی همچنان چهار دست و پا رفتن رو ترجیح میده و میترسه و خسته میشه از راه رفتن! متاسفانه عکس مناسب موجود نمیباشد.... بعدا مراجعه فرمایید این عکس بی ربط ولی خوشگل رو فعلا داشته باشید... تا بعد! دست عمو پیوند درد نکنه..... البته عکس 7 ماهگی آرداست! ...
7 اسفند 1391

مامان آرایشگر!

موهای آردا برای دومین بار کوتاه شد، اما اینبار خیلی بیشتر و جدی تر و البته تو سلمانی مامان!!! عکسهای قبل و بعد از هنر نمایی مامان رو هم ببینید.... قبل از کوتاه کردن مو: بعد از کوتاه کردن مو: ...
30 دی 1391

چند روزی در ارومیه

آردا 20 روز خونه مامان بزرگ بود و خونه زندگیشون رو داغون کرد فضولیها و خرابکاریها هم دیدن دارند!!!!........ بابا بزرگ عمرا بذارم قبل از من به تلفن برسی...... خودم... خودم.... خودم... من عاشق این سوراخ سنبه های خونه مامان بزرگم این هم یکی دیگه که اصلا هم خرابکاری نمیکنم یـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه! یعنی: پیدام کردی؟؟؟ اصلا هم دوست ندارم راه راست برم! همش از سوراخها رد میشم آتیلا داری چیکار میکنی؟؟ مشق مینویسی؟ بذار من هم مشق بنویسم خووووووو، فقط یه خط... یه خط.... لطـــــــــــــــفا دادش یه قلیون چاق کن برامون، نان روغنی تون که حرف نداشت! یاالله........ می خوام بل...
26 دی 1391

اولین قدم

آردا در 8 ماه و 10 روزگی برای اولین بار بدون کمک گرفتن از چیزی به تنهایی از روی زمین بلند شد و اولین بار در 8 ماه و 15 روزگی بدون افتادن و کمک گرفتن از چیزی یک قدم کوچولو برداشت ولی ما هنوز منتظریم که آردا راه بره ...
26 دی 1391

اولین یلدا

اولین یلدای آردا ، مصادف بود یا پایان هشت ماهگی و تو یه روز کاملا برفی تو خونه مامان بزرگ تو ارومیه   چند تا عکس دیگه از یلدا و روزهای قبلش هم هست... آردا با پسر داییهای شیطونش: به ترتیب از چپ به راست آتیلا، آردا، آرتام حملــــــــــــــــــــــــــــــــــــه هندونه هم هندونه های قدیم! این که بیشتر ترشه تا شیرین یادم رفت بگم: این لباس رو هم مامان بزرگ برام بافته، مودب نشستم که بگم دستش درد نکنه   این هم چند تا عکس قبل رفتن "آردا در حال کارهای بد بد" 1. انگشت خوردن 2. دستمال کاغذی خوردن و داغون کردن 3. استخوان خوردن استخوانی که از بشقاب مامان کش رفته باشی واقعا یه مزه دیگه داره، نه...
26 دی 1391

خلاقیت 1

امروز تو 7.5 ماهگی آردا بزرگترین خلاقیتش تا امروز رو نشون داد تغییر کاربری وسایل خودش یه خلاقیت هست مگه نه؟!   حالا شما فکر میکنید آردا چطوری رفته اینجا؟ بقیه عکسها رو ببینید تا متوجه بشید... این یه وسیله ست به اسم واکر که اصولا قراره آردا با کمکش راه بره. اما........ ببینید آردا بعد از اینکه کنار میز پارکش کرد چیکارا کرد: اما قبل از اینکه قضیه خطرناک بشه مامان لیوان و قندان رو از روی میز برداشت! آرداااااا دیر رسیدی بدین ترتیب واکر تغییر کاربری داد و شد نردبان! ...
16 آذر 1391

آردای شیطون بلا

آردا حسابی شیطون شده. بعد از 6 ماهگی کلی مهارت کسب کرده و الان هم در تلاشه که مامانش رو لاغر کنه. این عکس معروف فیس بوکی آرداست ببینید چیکارها میکنه....... آردا ! داری چیکار میکنی؟؟ هوررررررررا ! ببین چی پیدا کردم... مامان! بیا ببرمت خرید این هم که سند ماشین! بریم بزنم به نامت، حالشو ببری زندگیمون رو به هم ریختی داری می خندی؟؟؟ من نبودم، دستم بود تقصر آستینم بود! جزوه های بابا خوردن داره آخه؟؟؟ کی گفته من شیطونم؟ ببینید چه مودب نشستم... هی حرف درمیارین واسه آدم حوصلم سر رفت! نمیشه امروز من برم جای بابا مریض هاش رو ببینم؟؟؟ این سیب چرا ترشه حالا؟؟؟؟؟؟ عجب زندگیی شده... مامان بذار ...
16 آذر 1391