آرداآردا، تا این لحظه: 12 سال و 4 روز سن داره

آلبوم عکس و خاطرات آردا

هی دنیا!!!! من یکساله شدم

همه میگن آردا دیگه مرد شدی، یه مرد یکساله! یه مرد کوچولو که میتونه راه بره، بدوه، پله ها رو بالا پایین بره، شوت های هدفدار بزنه و چند تا کلمه ساده رو بگه. این دایره لغات من هست تا روز تولدم: ماما- بابا- مه مه -ایوووو (الو) - ددر- دودود- بای بای- پیشی- میووو- بع بع-  نی نی- توپ- پوف (غذا) - آبو یا سسسسو (آب) - جیز-کوکو (کنترل تلوزیون)- دور(پاشو)- گل( بیا)- گدخ(بریم)- ور(بده)- آت (بنداز)- دیمه (دست نزن) - نه- هیه (بله)- ای واااای و ..... 18 تا دندان دارم و همــــــــــــــــــــه چی میخورم. عاقل تر و البته ترسوتر شدم، از بعضی چیزها میترسم و برعکس به علت بالا رفتن توان بدنم، کارهای خطرناک و خرابکاریهام هم بیشتر شدن. بیشتر دستورات...
3 ارديبهشت 1392

اولین 13 بدر

 13 مون هم به سلامتی بدر شد البته با آفتاب سوختگی فراوان...... اولش که رسیدیم خواب بودم و مامان خیر سرش گذاشت من حمام آفتاب بگیرم کباب 13 بدر سه چرخه سواری زیر آفتاب سوزان بکشید کنار خاکی نشید آخی..... به شما فقط پوست هندونه رسید؟؟؟ وااااااااااااای پسرم از دست رفت چه کیفی هم میکنه پدر سوخته کم کم علائم سوختگی رو لپها ظاهر شد با خوردن آش دوغ، 13 مون کامل بدر شد، ولی تازه معلوم شد چه بلایی سرم اومده. "لبو شدم رفت!" یک عدد آردای بریان این هم فرداش که آثار سوختگی پا برجاست   ...
20 فروردين 1392

نوروز 92

شما یادتون نمیاد، قدیما موضوع انشاء فردای 13 بدر این بود: تعطیلات خود را چگونه گذراندید؟ حالا من میخوام بگم: روز اول عید 11 ماهه شدم و دیگه حرفه ای میدوم و توپ بازی میکنم و شوت میزنم هواااااااایی اینجا کمی قبل از تحویل سال هست من در حال دستبرد زدن به هفت سین! یه عالمه دیگه عکس دارم....... نی نی اون تو رفتی چیکار؟ بیا بیرون بازی کنیم حملــــــــــــــــــــــه تا من لباس بپوشم هفت سین رفت طبقه بالا!!! فکر کردین دستم بهش نمیرسه آخه؟؟؟ دالللللللللللللللللی .... بچه ای که از دیوار راست بالا میره ندیدین؟ بفرمایید، همینجاست! این یکی از کارهای هر روز من در تعطیلات  بود، توپ بازی اون هم سر ظهر! از آب گل ...
20 فروردين 1392

سال نو مبارک

پسرم اولین عیدت مبارک امسال با وجود تو هفت سین ما رنگ دیگری ، عید مان بوی دیگری و آرزوهایمان شکل دیگری داشت. آردای نازنینم ، برای اولین بار برایت آرزو میکنم: امیدوارم که در زندگی فقط با آدمهای خوب روبرو شوی. ...
19 فروردين 1392

اولین چهارشنبه سوری

چهارشنبه سوری در ارومیه باز هم عکس هست... این فیگور من قبل از رفتن به بیرون هست این هم یه عکس دیگه کنار آتش، البته تو بغل مامان تماشای فشفشه بازی بچه های بزرگتر، البته با ترس و لرز! با هر صدای ترقه من هم لرزیدم این هم مراسم "شال سالّاماخ" با پدربزرگ و دریافت تراول از مادربزرگ این هم تخم مرغ رنگی من که پیروز نبرد بود و همه تخم مرغهای بقیه بچه ها رو شکوند   ...
18 فروردين 1392

ماه یازدهم آردا

هنوز آردا یازده ماهه نشده ولی چون داریم میریم سفر، زودتر اومدیم. بعد از عید، با عکسهای چهارشنبه سوری و هفت سین برمیگردیم. عکسهای آردای رقاص و ماکارونی خور رو هم ببینید  آردا و ماکارونی....... نه! آردا و قابلمه ماکارونی و البته قاشق تخته ای ماکارونی! نانای نانای ... نانینا نینای نانای حالا شاباش شاباشششششش اهلا و سهلا آردا آردا کدوم دندونه که دوماهه پدرت رو درآورده؟؟  آردا: دقیقا همین! تپلی و کپلی! ... نه بابا حقه های عکاسیه این هم یه کار عجیب از آردا: این چیز به همین شکل کشف شد! این دوتا تکه هایی از اسباب بازیهای مختلف هستند که آردا به شکل بالا روی هم نصبشون کرده ...
25 اسفند 1391

اسباب بازیهای آردا در 10 ماهگی

اینها چند تا از اسباب بازیهای مورد علاقه آردا هستند که خیلی باهاشون بازی میکنه. باز هم عکس هست... این استوانه هوش هست که آردا از همون روز اول که براش گرفتیم تونست اجسام رو به هر نحوی داخلش بنداره... البته چند بار هم که اشتباه کنه، آخرش خودش پیدا میکنه راهش رو تلاش برای چیدن مکعبهای رنگی روی هم! البته از 6 ماهگی عاشق این مکعبهاست و با به هم کوبیدن، پرت کردن، انداختنشون داخل ظرفها و ... انواع بازیها رو باهاشون انجام داده! لگوها رو هم با روش خودش میچینه! این هم یکی از کاربردهای آجرکها تو چیدن این حلقه ها روی میله انقدر حرفه ای شده که قرمز رو که از همه بزرگتر هست از دور پرت میکنه!!!!! این هم آخری که به ...
19 اسفند 1391

آردا و نمایشگاه کودک

آردا 10 ماه و 3 روزه بود که برای دومین بار به نمایشگاه کودک رفت اما اینبار 115 مرتبه شیطونتر و کاملا واقف به اوضاع و اطراف! دیدی نذاشتم رنگیم کنه..... آخه مگه من موشم؟؟؟ یا که خرگوشم؟؟؟ کی از همه خوشگلتره.... من! من! من! من! مغز متفکر.... همه برید کنار! ولمون کنید این بچه بازیها چیه! من میخوام برگردم سر میز کارم.... ببخشید... شما؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!! این که باب خودمونه.......... مامان و عشق مامان آردا و بابا و باب اسفنجی باز هم آردا و استخر توپ! ...
7 اسفند 1391